دوسال پر از عشق و هیجان
سلام دلبر کوچولوی مامان،همه هم و غم مامان، زیباترین جلوه هستی برای قلب عاشقم... زینب خییییییییییییلی وقته چیزی برات ننوشتم از آخرین باری که برات نوشتم تا الان بیشتر از دو ماه میگذره ا ما توی این مدت محمد جونم خاطرات زیبای با تو بودن رو برای هر سه تامون ثبت میکرد. الهی که همیشه سایه اش رو سرمون باشه. عنوان آخرین پستی که برات نوشتم این بود " شروع به قطع یک وابستگی شیرین و عاشقانه " شاید یکی از دلایلی که اینجا کم پیداشدم همین مراحل از شیر گرفتن شما بود که واقعاً کار دشواری بود هم برای تو وهم برای من واااای که اولش چقدر حس بدی داشتم احساس دوری ...
نویسنده :
مامان و بابا
12:44