زينبزينب، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

زينب عشق مامان و بابا

دوسال پر از عشق و هیجان

 سلام دلبر کوچولوی مامان،همه هم و غم مامان، زیباترین جلوه هستی برای قلب عاشقم... زینب  خییییییییییییلی وقته چیزی برات ننوشتم از آخرین باری که برات نوشتم تا الان بیشتر از دو ماه میگذره  ا ما توی این مدت محمد جونم خاطرات زیبای با تو بودن رو برای هر سه تامون ثبت میکرد. الهی که همیشه سایه اش رو سرمون باشه. عنوان آخرین پستی که برات نوشتم این بود " شروع به قطع یک وابستگی شیرین و عاشقانه " شاید یکی از دلایلی که اینجا کم پیداشدم همین مراحل  از شیر گرفتن شما بود که واقعاً کار دشواری بود هم برای تو وهم برای من واااای که اولش چقدر حس بدی داشتم احساس دوری ...
27 دی 1391

ماه ربیع المولود ماه شادی

سلام سلام اول از همه حلول ماه شادی ماه ربیع الاول رو تبریک میگم امیدوارم که همه دلشون شاد شاد باشه دو ماه عزاداری و سوگواری قبول باشه دختر نازنینم زینب گلم شما هم که از عزادارای خوب امام حسین بودی از شما هم قبول باشه انشاالله زینب خوشگلم از اوایل محرم که توی خونه کتیبه عزا زدیم هر موقع که میخوای کاری انجام بدی و شادی کنی میگی هر وقت این رو برداشتیم باید نانای کنیم و شادی کنیم قربونت برم که انقدر باشعوری ... تو چند وقت گذشته و هفته قبل حسابی سرگرم بودی شب اربعین با مامان و بابا سه تایی رفتیم مسجد قبا روضه محمد طاهری و حسابی کیف کردی و سینه زدی  ٢٨صفر هم خو...
25 دی 1391

زینب خانم دو ساله شد

زینب زیبای من ، عزیز قلبم ، آروم جونم، قربونت برم   دو ساله شدی امشب برای مامان و بابا یه شب خیلی خاصه چونکه عزیز دلشون مثل امشبی دو ساله شده و قلب مامان و باباش از این بابت خیلی شاده زینب خوشگلم دو سال قبل یه همچین شبی شام خونه مامان جون اینها بودیم و مامان دیگه حسابی به سختی کارهاش رو انجام میداد و انواع و اقسام مشکلات به سراغش اومده بود از انواع ورم و ... خلاصه شب حدود ساعت ١٢ اومدیم خونه و تا حدود ساعت ٢ بو دکه مقدمات تشریف فرمایی تو گل خوش رنگ وبوی زندگیمون مهیا شد و مامان و بابا و مامان جون رو راهی بیمارستان کرد چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی ب...
7 دی 1391
1